1- مقدمه
مديريت امور كاركنان حوزهاي است كه به اندازه كل حوزه مديريت قدمت دارد اما به طور طبيعي دستخوش تغيير و تكامل شده است. نقطه عطف اين تغيير و تكامل جايي است كه به جاي 1. مديريت كاركنان ، 2. مديريت منابع انساني مطرح ميشود. مديريت منابع انساني علاوه بر دارا بودن مباني و مفاهيم مديريت كاركنان، رويكردهاي كليتر و نوین تری را در مديريت نيروي انساني در نظر ميگيرد.
2- تعريف
مديريت منابع انساني معطوف به سياستها، اقدامات و سيستمهايي است كه رفتار، طرز فكر و عملكرد كاركنان را تحت تأثير قرار ميدهند (نو و ديگران 2000، 4).
مديريت منابع انساني عبارتست از رويكردي استراتژيك به جذب، توسعه، مديريت، ايجاد انگيزش و دستيابي به تعهد منابع كليدي سازمان؛ يعني افرادي كه در آن يا براي آن كار ميكنند (آرمسترانگ 1993، 33-34).
مديريت منابع انساني فرايندي شامل چهار وظيفه جذب، توسعه، ايجاد انگيزش و نگهداشت منابع انساني است (دي سنزو و رابينز 1988، 4).
مديريت منابع انساني يعني مديريت كاركنان سازمان (اسكارپلو و لدوينكا 1988، 4).
مقصود از مديريت منابع انساني سياستها و اقدامات مورد نياز براي اجراي بخشي از وظيفه مديريت است كه با جنبههايي از فعاليت كاركنان بستگي دارد، به ويژه براي كارمنديابي، آموزش دادن به كاركنان، ارزيابي عملكرد، دادن پاداش و ايجاد محيطي سالم و منصفانه براي كاركنان سازمان. براي مثال اين سياستها و اقدامات می تواند موارد زير باشد:
- تجزيه و تحليل شغل (تعيين ماهيت شغل هر يك از كاركنان)
- برنامهريزي منابع انساني و كارمنديابي
- گزينش داوطلبان واجد شرايط
- توجيه و آموزش دادن به كاركنان تازه استخدام
- مديريت حقوق و دستمزد (چگونگي جبران خدمت كاركنان)
- ايجاد انگيزه و مزايا
- ارزيابي عملكرد
- برقراري ارتباط با كاركنان (مصاحبه، مشاوره و اجراي مقررات انضباطي)
- توسعه نيروي انساني و آموزش
- متعهد نمودن كاركنان به سازمان (دسلر 1381، 2).
3- مديريت منابع انساني و مديريت كاركنان
براي دهها سال، اجراي وظايف انتخاب، آموزش و جبران خدمت كاركنان وظايف اصلي حوزهاي به نام مديريت كاركنان بود. اين وظايف بدون توجه به اينكه چگونه به يكديگر مرتبط هستند انجام ميشدند. اما اكنون حوزهاي به نام مديريت منابع انساني مطرح شده است. مديريت منابع انساني آنطور كه در حال حاضر درك ميشود، به جاي رد يا حذف، تعميمي از نيازمندهاي سنتي اداره اثربخش كاركنان است. در اين حوزه درك مناسبي از رفتار بشري و مهارت استفاده از اين درك و بينش نياز است. همچنين داشتن دانش و درك از وظايف مختلف كاركنان و آگاهي از شرايط محيطي ضروري است (شرمان، بوهلندر و چرودن 1988، 4).
مديريت منابع انساني در دهه 1980 ظهور كرد و توسط طرفداران آن به عنوان فصل جديدي در مديريت نيروي انساني تكامل يافت. اكنون اين توافق وجود دارد كه مديريت منابع انساني جايگزين مديريت كاركنان نميشود بلكه به فرايندهاي مديريت كاركنان از منظر متفاوتي مينگرد. همچنين فلسفههاي اصلي آن تا حد قابل ملاحظهاي متفاوت از مفاهيم سنتي مديريت كاركنان است. با اين همه برخي از رويكردهاي خاص مديريت كاركنان و روابط كاركنان ميتوانند تحت عنوان رويكردهاي مديريت منابع انساني توصيف شوند زيرا در راستاي فلسفه اساسي مديريت منابع انساني هستند (آرمسترانگ 1993، 33).
مديريت منابع انساني رويكردي جامع به مديريت استراتژيك منابع كليدي سازمان يعني منابع انساني است. مديريت منابع انساني نه تنها رويكردي از روي سودآوري به مديريت كاركنان است بلكه رويكردي ويژه به روابط كاركنان با تأكيد بر تعهد و دو طرفه بودن ارتباط دارد (آرمسترانگ 1993، 37).
4- فلسفه مديريت منابع انساني (آرمسترانگ 1993، 34)
منابع انساني مهمترين دارايي يك سازمان است و مديريت اثربخش آنها كليد موفقيت سازمان است.
اگر سياستها و رويههاي مربوط به كاركنان سازمان با همديگر تطابق و سهم قابل ملاحظهاي در دستيابي به اهداف سازمان و برنامههاي استراتژيك داشته باشند دستيابي به موفقيت سازماني محتملتر است.
فرهنگ و ارزشهاي كلي، شرايط سازماني و رفتار مديريتي كه از آن فرهنگ نشأت ميگيرد تأثير زيادي بر دستيابي به تعالي مطلوب ميگذارد. چنين فرهنگي نيازمند مديريت شدن است بدين معني كه بايد تلاشي مستمر براي ايجاد پذيرش و انجام آنها صرف شود.
دستيابي به يكپارچگي نيازمند تلاش مستمر است. منظور از يكپارچگي اين است كه تمام اعضاي سازمان با داشتن حسي از مقصود مشترك با يكديگر كار كنند.
5- رويكردهاي مديريت منابع انساني (آرمسترانگ 1993، 35)
دو رويكرد كلي در مديريت منابع انساني وجود دارد: رويكرد سخت و رويكرد نرم.
رويكرد سخت: به كاركنان مانند ديگر منابع نگاه ميشود كه بايد معادله ورودي- خروجي برقرار شود و به صورت كارآمد اداره شوند.
رويكرد نرم: بيشتر به اين حقيقت توجه ميكند كه نميتوان با كاركنان مانند ديگر منابع رفتار كرد زيرا برخلاف ديگر منابع، منابع انساني فكر كرده و عكسالعمل نشان ميدهند. در اين رويكرد بر استراتژيهايي براي دستيابي به تعهد از طريق آگاه ساختن كاركنان از مأموريت، ارزشها، برنامههاي سازمان و شرايط محيطي، مشاركت كاركنان در تصميمگيري در مورد چگونگي انجام امور و گروهبندي كاركنان در تيمهاي كاري بدون نظارت رسمي تأكيد بيشتري ميشود.
در واقع رويكرد سخت بر فرايند مديريت امور كاركنان تمركز ميكند در حالي كه رويكرد نرم بر طرز تلقي كاركنان و چگونگي رفتار با آنان تأكيد ميكند. رويكرد سخت سيستمها، رويهها و دستورالعملها و چگونگي انجام فرايندها را مورد بررسي قرار ميدهد. رويكرد نرم عوامل انساني و رفتاري را در نظر ميگيرد.
6- اهداف مديريت منابع انساني (دعائي 1377، 9)
اهداف اساسي مديريت منابع انساني حصول نتايج مطلوب از تلاشهاي جمعي كاركنان سازمان است كه ميتوان به صورت زير آن را بيان نمود:
تأمين نيروي انساني با حداقل هزينه
پرورش و توسعه استعدادها و مهارتهاي افراد
حفظ و نگهداري نيروهاي لايق و ايجاد روابط مطلوب بين آنان
تأمين احتياجات مادي و معنوي و جلب رضايت پرسنل بطوري كه همسويي لازم بين اهداف شخصي آنها، و هدفهاي سازمان ايجاد گردد.
7- وظايف مديريت منابع انساني
همانطور كه در تعاريف مديريت منابع انساني آمد وظايف كلي عبارتند از: جذب، توسعه ايجاد انگيزش و نگهداشت. اما اين وظايف را ميتوان به حوزههاي فعاليت زير دستهبندي كرد:
- سازماندهي
- طراحي سازمان
- طراحي شغل
- تجزيه و تحليل شغل
- طبقهبندي مشاغل
- جذب منابع انساني
- برنامهريزي
- كارمنديابي
- انتخاب
- استخدام
- توسعه و منابع انساني
- مديريت عملكرد
- آموزش
- مديريت پاداش
- حقوق و دستمزد
- ارزشيابي مشاغل
- پاداش
- مزايا
- روابط كاركنان
- روابط صنعتي
- مشاركت
- ارتباطات
- بهداشت، ايمني و رفاه
- بهداشت و ايمني
- رفاه
- امور اداري استخدام و كاركنان
- چارچوب قانوني و مقررات دولتي
- رويهها و اقدامات استخدام
- سيستم اطلاعاتي منابع انساني
البته مدلهاي متفاوت ديگري نيز براي دستهبندي وجود دارد (جزني 1378، 29-36) اما همه آنها تقريباً همين اجزاء را شامل ميشوند.
8- عوامل مؤثر بر مديريت منابع انساني (دعائي 1377، 11)
عوامل بيروني
قوانين و مقررات
بازار نيروي كار
فرهنگ جامعه
سهامداران
رقابت
مشتريان
فناوري
عوامل دروني
اهداف اساسي يا رسالت سازمان
خطمشيها
جو و فرهنگ سازماني
9- ويژگي فعاليتهاي مديريت منابع انساني
مديريت منابع انساني شامل انجام فعاليتهايي است كه داراي مباني، مفاهيم، فرايندها و ابزارهاي متفاوتي هستند تا حدي كه در سازمانهاي بزرگ براي برخي از آنها واحدهاي مستقلي تشكيل ميدهند. با وجود تفاوت ماهيتي بين اين فعاليتها، بيشتر آنها داراي ارتباط از جهت عمليات و اطلاعات هستند. نوزده فعاليت مشخص از مديريت منابع انساني عبارتند از:
- تجزيه و تحليل مشاغل
- طراحي شغل
- طبقهبندي مشاغل
- ارزشيابي مشاغل
- برنامهريزي نيروي انساني
- كارمنديابي
- انتخاب
- انتصاب
- اجتماعي كردن
- آموزش كاركنان
- ارزيابي عملكرد
- بهداشت و ايمني
- بيمه و بازنشستگي
- رفاه
- انگيزش، مشاركت و روابط كاركنان
- حقوق و دستمزد
- پاداش
- جابجايي
- انضباط
10- مديريت منابع انساني در قالب يك سيستم
هيچ يك از منابع مطالعه شده در اين زمينه، مجموعه فعاليتهاي مديريت منابع انساني را در قالب سيستمي از فرايندهاي مرتبط و به هم پيوسته ترسيم و تشريح نكردهاند. يكي از دلايل اين واقعيت اين است كه فعاليتهاي مديريت منابع انساني به قدري متفاوت، متنوع و داراي مباني مختلف هستند كه تجمع تمام آنها در قالب يك سيستم امكانناپذير است.
همانند تقسيمبندي رويكردهاي سخت و نرم به مديريت منابع انساني، فعاليتهاي آن را هم ميتوان در دو دسته سخت و نرم گنجاند. به عنوان مثال مبحث انگيزش كاركنان يك فعاليت كاملاً نرم است در حالي كه فعاليت حقوق و دستمزد يك فعاليت كاملاً سخت است. البته اين دستهبندي فرضي است چرا كه ميزان سختي يا نرمي داراي طيفي خواهد بود. به هر حال، عليرغم نبود چنين تصوير سيستماتيك از فعاليتهاي سخت مديريت منابع انساني، ميتوان سيستمي براي آن طراحي كرد كه شامل فعاليتهاي رويهپذير باشد.
11- سيستم اطلاعات منابع انساني
تعاريف مختلفي از سيستم اطلاعات منابع انساني وجود دارد. در بيون(1997) تعاريف زير آمده است:
يك سيستم رايانهاي فقط براي جمعآوري، ذخيره، نگهداري، بازيابي دادههاي مورد نياز يك سازمان از كاركنانش.
علاوه بر استفاده فوق براي كمك به برنامهريزي، امور اداري، تصميمگيري و كنترل فعاليتهاي مديريت منابع انساني طراحي ميشود.
يك سيستم اطلاعات منابع انساني بايد رويكردي يكپارچه براي جمعآوري، ذخيره، تحليل و كنترل جريان اطلاعات منابع انساني در داخل يك سازمان تعريف شود.
شرمان، بوهلندر و اسنل (1998، 8) سيستم اطلاعات منابع انساني را سيستمي تعريف ميكنند كه اطلاعات جاري و دقيق براي مقاصد كنترل و تصميمگيري فراهم كند. به گفته آنها طبق يك پيمايشي كه اخيراً انجام شده است بيشتر فناوري اطلاعات استفاده شده، براي نگهداري اطلاعات كاركنان، نظارت بر عمليات حقوق و دستمزد، نگاهداري اطلاعات مربوط به غيبتها و مرخصيها و انجام امور اداري و استخدام و برنامههاي آموزشي بوده است.
اسكارپلو و لدوينكا (1988، 714) سيستم اطلاعات منابع انساني را بخشي از سيستم اطلاعاتي سازمان ميدانند كه اطلاعات لازم را براي تصميمگيري در امور منابع انساني ارائه ميدهد.
تفاوت در سطح استفاده از سيستم اطلاعات منابع انساني در تعاريف فوق، اشاره به اين مطلب دارد كه ميتوان سيستم اطلاعات منابع انساني را در قالب يكي از سيستمهاي اطلاعاتي مانند سيستم پردازش عمليات، سيستم اطلاعات مديريت، سيستم پشتيبان تصميمگيري يا ديگر انواع سيستمهاي اطلاعات سازماني طراحي كرد.
منبع: وب سایت راهکار مدیریت
دیدگاهتان را بنویسید